چگونه همسرتان را دوباره عاشق کنید

 
خانم ها همیشه شکایت می‌کنند که با مردی بی احساس زندگی می‌کنند که هیچ درکی از ابراز عشق و محبت ندارد.اما چاره چیست؟ باید با چنین مردی چگونه رفتاری داشت آیا می‌توان امید داشت که احساسات در او زنده شود؟ اینها همه سؤالاتی است که سعی کرده‌ایم در این مطلب به آنها جواب دهیم.
 



مجله ایده آل:  «همسرم از لحاظ احساسي بسيار خاص است، اعتماد چنداني به عشق ندارد،  وانمود مي كند به ابرازاحساسات و عواطف، علاقه‌ چنداني ندارد و مي گويد به اين قبيل مزخرفات احتياجي نيست. هرگاه مي‌خواهم راجع به احساساتش با اوصحبت كنم، همه چيز رابه مسخره مي گيرد.» این جمله گلایه رایج خیلی از خانم‌هاست، آنها همیشه شکایت می‌کنند که با مردی بی احساس زندگی می‌کنند که هیچ درکی از ابراز عشق و محبت ندارد.اما چاره چیست؟ باید با چنین مردی چگونه رفتاری داشت آیا می‌توان امید داشت که احساسات در او زنده شود؟ اینها همه سؤالاتی است که سعی کرده‌ایم در این مطلب به آنها جواب دهیم.

چگونه همسرتان را دوباره عاشق کنید

 می‌تواند احساساتی شود به شرطی که...

متاسفانه نمی‌توان گفت اگر به نامزد يا همسرتان عشق كافي بورزيد، حتما او تغيير خواهد كرد البته اين طور نيست كه عشق شما كوچك ترين تاثيري در این میان نداشته باشد. برخي اوقات مردها كمي از لحاظ عاطفي بازتر و پذيراتر مي‌شوند، اما نه به اندازه‌اي كه براي موفقيت در رابطه كافي باشد. گاهي اوقات اين فرآيند بسيار طول مي‌كشد و در آن موقع شما چنان عصباني هستيد كه عشق همسرتان ديگر به دردتان نمي‌خورد. گاهي اوقات هم زمانی که او را ترك مي‌كنيد، به ناگهان عشقتان موثر واقع شده و باعث مي‌شود تا بالاخره تغيير كند، اما شايد خيلي دير شده باشد. تنها به يك شرط مي‌توان به مردي كمك كرد، تا از لحاظ احساسي بازتر شود آن هم این است كه او نيز مايل باشد به خودش كمك كند. البته كه عشق شما مي تواند روي زندگي يك مرد تاثير بگذارد. عشق شما مي‌تواند حمايت، امنيت، شوق و جراتي را كه به آن نياز دارد تا  با دنياي دروني احساساتش روبه‌رو شود را به او بدهد. اما بايد خودش هم بخواهد، تنها در اين موقع است كه مي‌توانيد كمكش كنيد.

به نامزد يا همسرتان كتاب‌هايي هديه بدهيد كه توسط مردها وبراي مردهانوشته شده باشد

به تنهایی نمی‌توانید دست‌به کار شوید

يكي از بزرگ‌ترين اشتباه هاي زن ها اين است كه بدون آنكه به اطلاع نامزد يا همسرشان برسانند، براي رابطه خودشان تصمیمی می‌گیرند و يك تنه براي اجراي آن دست و پا مي‌زنند. ممكن است فكر كنيد همسرتان نياز دارد بياموزد كه چگونه بايد ارتباط خوبي برقرار كند يا آسيب‌پذيرتر باشد و با احساسات و عواطف خود تماس بيشتري داشته باشد، اما آنچه او فكرمي كند، مهم تر است. وقتي بدون آنکه به همسرتان بگوييد، تصميم مي گيريد كه رابطه‌تان بايد در چه سمت و سويي حركت كند، نه‌تنها براي او احترامي قائل نبوده‌ايد، بلكه خود را آبستن ياس، سرخوردگي و دلشكستگي بزرگي كرده ايد.

آیا مرد شما مي‌خواهد از لحاظ عاطفي و احساسي باز شود؟

قدم اول:

به نامزد يا همسرتان توضيح دهيد كه تصوير ذهني تان از همسر و رابطه ايده‌آل چيست.در اين رابطه دقيق باشيد و با روشني و وضوح كامل صحبت كنيد و بپرسيد كه آيا خود او فكر مي‌كند، همسر ايده‌آلي  است؟

 قدم دوم:

از نامــزد يا همسرتان بخواهيــــد خواسته‌ها و ايده‌آل‌هاي خود را از يك رابطه ايده‌آل برايتان توضيح دهد. مراقب باشيد از جانب او صحبت نكنيد و بگذاريد كه خودش نقطه نظراتش را توضيح دهد.

 قدم سوم:

درباره اطلاعاتي كه در اختيارتان قرار مي‌دهد، بينديشيد و به رفتارش دقت كنيد تا ببينيد كه آيا فقط صحبت مي‌كند يا براستي نيز ويژگي‌هايي كه شما به دنبالش هستيد را از خود نشان مي‌دهد؟

نكته مهم: تنها به يك شرط مي‌توان به مردي كمك كرد تا از لحاظ احساسي بازتر شود كه او نيز مايل باشد به خودش كمك كند. البته كه عشق شما مي تواند روي زندگي يك مرد تاثير بگذارد.

بگذارید مردها به او بگویند چه کند

به نامزد يا همسرتان كتاب‌هايي هديه بدهيد كه توسط مردها و براي مردها نوشته شده باشد. كتاب‌هاي زيادي خاص زنان نوشته شده است، اما كتاب‌هايي كه مختص مردان نوشته شده در مقايسه، بسيار ناچيز هستند، اما ظرف چند سال گذشته كتاب‌هاي فوق‌العاده‌اي نوشته شده‌ كه نظرات زيادي را ازديدگاه مردها و درباره مردها ارائه مي‌دهد. به يك كتابفروشي برويد و در قسمت مخصوص كتاب‌هاي روانشناسي بگرديد. كتاب‌هايي را انتخاب كنيد كه فكر مي‌كنيد، براي شوهرتان جالب‌تر است. بعد از آن كه كتاب‌ها را خواند، نظرش را جويا شويد، ببينيد دوست دارد كدام بخش‌ها را شما نيز بخوانيد تا بهتر او را درك كنيد.

چگونه همسرتان را دوباره عاشق کنید

بدها و خوب‌ها در بهبود ارتباط

همه ما دوست داریم روز به روز رابطه‌مان را بهتر کنیم ولی گاهی بعضی از اشتباهات کوچک باعث ایجاد سوءتفاهم‌هایی می‌شود که رابطه را نه تنها بهتر نمی‌کند بلکه ما را از هم دور می‌کند، در اینجا برای شما یک چک‌لیست تهیه کرده‌ایم تا متوجه شوید کدام رفتارها می‌تواند رابطه شما را مستحکم‌تر کند و چه رفتاری به رابطه آسیب می‌زند.

رابطه را بهتر می‌کند
  • به او بگوييد مي خواهيد با او صحبت كنيد. چنانچه وقت مناسب نيست او را تحت فشار نگذاريد.
  • هنگامي كه نظر او را راجع به تعهد يا موضوع ديگري جويا مي‌شويد، به او فرصت دهيد تا جوابي بيابد.
  • او را تایید کنید. از او تعريف كنيد تا احساس امنيت كرده و احساس كند كه كارها را به درستي انجام مي‌دهد.
  • به او فرصت اشتباه كردن بدهيد، بي آنكه در حقش «مادري» كنيد.
  • با مهرباني خود براي او الگو باشيد و او را با كارهايي مانند كارت فرستادن وهديه دادن متعجب كنيد.
  • به او كمك كنيد با احساسات خود تماس برقرار كند و با استفاده از الگوي احساسات، او را هدايت كنيد تا از لايه‌هاي احساسي مختلف خود بگذرد.
  • هنگامي كه مرتكب اشتباهي مي شود با انتقاد بيش از حد و سرزنش كردن او كاري نكنيد كه احساس احمق بودن كند.
  • توجه کنید هرگز به مانند یک کودک بی‌کفایت با او رفتار نکنید.

رابطه را بدتر می‌کند

  • به او اجازه می‌دهیدكه به هنگام صحبت درباره مشكلات، مدام شما را كنترل كند.
  • هنگامي كه جوابي ندارد به شما بدهد او را ناراحت کنید و تحت فشار قرار دهید.
  • تعريف و تمجيد مدام از او، هنگامي كه شما نيز در مقابل، تاييد، تعريف و تحسين دريافت نمي كنيد.
  • اجازه به او كه با بي‌مسئوليتي و تنبلي كردن مدام، زندگيتان را خراب كند.
  • مدام جاهاي خالي را پر كردن و يك تنه تلاش برای حل تمام مشکلات.
  • احساساتش را از زبان او بيان كردن و وابسته كردن او به خودتان كه تماما براي ابراز و درك احساساتش به شما متكي باشد.
  • هیچگاه ایرادهایش را به او گوشزد نمی کنید  (از ترس اينكه مبادا ناراحت شود).
  • عادت‌های ناپسند او را تحمل كردن و اجازه دادن به او براي اينكه از شغل خود درجهت عدم رؤيارويي باخود و رابطه‌اش استفاده كند.
 




ارسال توسط reza

آيا عشق و عاشقي با ازدواج از بين مي​رود؟

 
حالا ديگر وقتش است. اصلا شايد دير هم شده باشد. عاشق شدن را نمي‌گويم. آن خودش دير يا زود اتفاق مي‌افتد. منظورم واكاوي عشق‌هاي گذشته و حال و احتمالا آينده است
 



مجله ایده آلحالا ديگر وقتش است. اصلا شايد دير هم شده باشد. عاشق شدن را نمي‌گويم. آن خودش دير يا زود اتفاق مي‌افتد. منظورم واكاوي عشق‌هاي گذشته و حال و احتمالا آينده است. اصلا با كدام تعريف اينقدر مطمئنيد كه عاشق هستيد و عشق‌تان اگر اولي در دنيا نباشد بعد از ليلي و مجنون و شيرين و فرهاد مقام سوم را مي‌تواند بگيرد؟ لطفا برای چند دقیقه بي‌خيال باورهاي خودتان شويد، ببينيد كارشناسان چه مي‌‌گويند؟ اصلا عشق واقعي چيست و چند درصد از آدم‌هايي كه ادعاي عاشقي مي‌كنند واقعا عاشق هستند؟

آيا عاشقي با ازدواج از بين مي​رود؟


نقطه پايان عشق کجاست؟

جسم ما گرايش‌هايي دارد كه اسمش ميل است. مثلا من به اين شيريني ميل دارم و اين يك گرايش يكسويه محدود است. مي‌گويم يك‌سويه چون من به شيريني ميل دارم ولي شيريني به من ميلي ندارد و مي‌گويم محدود چون گرايش من هم تا زماني است كه شيريني را نخورده باشم. وقتي بخورم و سير شوم ديگر ميلي به آن ندارم. همين گرايش يك‌سويه مي‌تواند نامحدود باشد. مثلا من گل‌ها را دوست دارم ولي معلوم نيست گل من را مي‌خواهد يا نه. اين مي‌شود حب يا دوست داشتن چون نامحدود است ولي يك طرفه. علاقه يك خانم به طلا و جواهر هم مشابه همين است، محدوديت ندارد و مثل ميل به غذا و شيريني نيست كه از آن سير شود ولي يك طرفه است. حالت سوم مي‌شود گرايش دو سويه محدود؛ يعني دو نفر همديگر را دوست دارند ولي اين دوست داشتن محدود است و بالاخره يك جايي تمام مي‌شود. به اين دوست داشتن مي‌گويند شوق. بيشتر احساساتي كه ما از آن به عنوان عشق ياد مي‌كنيم در واقع شوق است. يعني اشتياق شديدي كه تمام مي‌شود. حتي عشق‌هاي تاريخی هم بيشترش شوق بوده ولي چون به هم نرسيده‌اند، تمام نشده. مطالعات نشان مي‌دهد نقطه پايان اين شوق‌هاي به ظاهر بي‌پايان نقطه به هم رسيدن است. يعني 2نفر همديگر را در حد مرگ دوست دارند ولي به محض اينكه به هم مي‌رسند اين علاقه شروع به كم شدن مي‌كند.  همين است كه خيلي از جواناني كه عاشقانه همديگر را دوست دارند و زمين و زمان را به هم مي‌ريزند تا با هم ازدواج كنند از همان ماه عسل اختلاف‌هايشان شروع مي‌شود و زندگي‌شان دوامي ندارد. در واقع آنها هيچ وقت عاشق هم نبوده‌اند و فقط اشتياق شديدي نسبت به هم داشته‌اند كه به اشتباه نامش را عشق گذاشته‌اند و به بيراهه رفته‌اند. در واقع شوق همان هوس است.

 يعني همه عشق​ها روزي از بين مي​رود؟

 اما حالت چهارمي هم وجود دارد؛ يعني خواستن دو طرفه نامحدود. اين نوع خواستن يك خواستن بي حد و مرز است كه برتر و متعالي‌تر از همه خواستن‌هاي ديگر است و مي‌شود نام عشق بر آن نهاد. حالت زميني اين نوع دوست داشتن عشق ميان مادر و فرزند است؛ رابطه‌اي نامحدود و دوطرفه. هر كدام از ما در زندگي يك وضعيت موجود داريم و يك وضعيت مطلوب. من موجود چگونه بايد به من مطلوب تبديل شوم؟ مسيري كه مرا به حالت مطلوب هدايت مي‌كند عشق است ولي آيا عشق به تنهايي مي‌تواند؟ اينجاست كه پاي عقل به ميان مي‌آيد. عقل به ما تاكتيك مي‌دهد. روش مي‌دهد كه چطور به پشتوانه عشق به وضعيت مطلوب برسيم. عقل به ما نشان مي‌دهد وقتي دچار هيجان عشق هستيم چطور اشتباه نكنيم و در بهترين مسير قدم بگذاريم.  

چطور مطمئن شويم احساسي که به يک نفر داريم همان عشق است؟

عشق از دوست داشتن مجزاست ولي گاهي به دليل شباهت‌هايي كه با هم دارند اشتباه گرفته مي‌شوند وگرنه هركدام از اينها يك مقوله جداست. اگر بخواهيم با مفاهيم آكادميك صحبت كنيم، دوست داشتن همان چيزي است كه در عربي مي‌گويند «حُب» و از جنس عالم دوم است ولي عشق از جنس عالم چهارم است. از اين تعاريف متوجه مي‌شويم عشق و دوست داشتن به اندازه دو دنيا با هم تفاوت دارند و اين تفاوت كمي نيست. حتما مي‌پرسيد منظور از 4 عالم چيست؟ اين عالم‌ها مقوله پيچيده‌اي دارند ولي در يك تعريف ساده بايد بگويم اين چهار عالم عبارتند از: اول، طبيعت كه همين جهان ملموس است. دوم، فطرت كه عالم معناست. سوم، طينت كه مي‌گويند تركيب عالم اول و دوم است و چهارم، حيرت يعني همان عالمي كه پيامبر(ص) در معراج ديد و متحير شد و گفت: «خدايا تو را آنقدر كه بايد نشناختم.»  بعضي‌ها معتقدند بالاترين درجه دوست داشتن عشق نام دارد. يكي از حكما هم عشق را مستي عقل معرفي كرده است. در حقيقت عشق يك مقدمه دارد به نام شناخت و معرفت و يك موخره به نام ايثار و فداكاري. اگر كسي را با معرفت آنقدر دوست داشته باشيد كه برايش ازخودگذشتگي كنيد، عاشقش هستيد.

سن عاشقي در مردان چند سال است؟

هر چيزي يك سني دارد؛ مثل سن بلوغ. بچه‌اي كه خيلي عقلش مي‌رسد ولي هنوز به سن بلوغ نرسيده بالغ نيست يا برعكس، كسي كه به سن بلوغ رسيده ولي آثار بلوغ در او وجود ندارد هم بالغ نيست. در اين جهان همه‌ چيز تابع زمان و مكان است. هر چيزي بايد بر روال طبيعت بگردد. از 9 ماه ماندن بچه در رحم مادر تا كشيدن 4 درد زايمان كه باعث جفت شدن جمجمه بچه مي‌شود همه چيز در طبيعت قانون دارد. در عاشق شدن هم سن مهم است. يك نوجوان اگر احساس مي‌كند عاشق شده است هنوز بلوغ عقلي‌اش كامل نشده و نمي‌تواند براي آينده برنامه‌ريزي كند. اگر بخواهم از ديد علمي بگويم عقل مردها تا 40 سالگي كامل نمي‌شود. اصلا همين است كه مي‌گويند دوران چل‌چلي! همين است كه باعث می‌شود هرقدر هم طرفين به عشق‌شان مطمئن باشند باز نياز به مشاوره دارند و نبايد بي‌گدار به آب بزنند.

آيا عاشقي با ازدواج از بين مي​رود؟


تا کي براي عاشق شدن فرصت داريم؟

در تكامل سني انسان‌ها يك تقسيم‌بندي جالب وجود دارد؛ مي‌گويند اگر كسي بخواهد زيبا شود تا 20سالگي مي‌شود، اگر بخواهد قهرمان شود تا 30 سالگي می‌شود، اگر بخواهد عاقل شود تا 40 سالگي مي‌شود و اگر بخواهد عارف شود تا 60 سالگي مي‌شود. به اصطلاح مي‌گويند اگر تا اين سن شد، شد و اگر نشد ديگر فايده ندارد. البته اين بيشتر درباره مردان صدق مي‌كند و زنان تكامل سريع‌تري دارند. با اينكه در داستان‌ها مي‌گويند خورشيد خانم ولي در واقع رفتار زن‌ها شبيه ماه است. تقويم‌شان هم تقويم قمري است. زن و مرد مساوي نيستند، معادلند و زنان هم در خلقت و هم در رفتار اجتماعي برتر از مردان هستند. زن براي مادر شدن آفريده شده و مرد براي پدر شدن. زن بايد زن باشد و مرد بايد مرد باشد. يعني زن نياز به زنانگي دارد و مرد، مردانگي. زنانگي يعني ايجاد آرامش و مردانگي يعني ايجاد آسايش. زن بايد مثل گل باشد و مثل گل با او رفتار شود و مرد بايد مثل درخت باشد و مثل درخت با او رفتار شود. اگر اين‌ چنين باشد عشق دوام مي‌آورد و زندگي به وضعيت مطلوب مي‌رسد.

چرا داغ​ترين ازدواج​ها بعد از ازدواج سرد مي​شود؟

به نظر من مشاوره قبل از ازدواج يك ضرورت است. همه زوج‌ها بايد قبل از ازدواج به مشاور مراجعه كنند تا بتوانند مشكلات احتمالي آينده را پيش‌بيني كنند. فرض كنيد دختر و پسر جواني بسيار به هم علاقه دارند ولي چه تضميني وجود دارد كه دخترخانم در آينده مادر خوبي باشد يا آقاپسر از عهده نقش پدري برآيد؟ از كجا معلوم وقتي با هم زير يك سقف قرار مي‌گيرند هزار و يك اختلاف‌نظر نداشته باشند؟ همه اينها در مشاوره قبل از ازدواج مشخص مي‌شود. ما در اين جلسات تست‌هايي از هر دو نفر مي‌گيريم كه پاسخ خيلي از پرسش‌ها را مشخص مي‌كند. اين همان مكانيسم عقل است كه كنار عشق قرار مي‌گيرد. يعني دو نفر كه احساس مي‌كنند عاشق هم هستند با يك روش عقلاني به اين نتيجه مي‌رسند كه آيا ازدواجشان به صلاح است يا نه؟ اگر بخواهم يك مثال ساده بزنم، مي‌گويم عشق شبيه يك جواهر گرانبهاست و عقل حلقه‌اي فلزي كه ركاب اين جواهر گرانبها مي‌شود. اگر اين حلقه باشد،مي‌تواني جواهرت را دستت كني و هميشه همراهت باشد ولي نمي‌تواني يك جواهر گرانبها را تا ابد بدون هيچ محافظي توي مشتت نگه داري، شك نداشته باش كه بالاخره گم خواهد شد. همين است كه گاهي عشق‌هاي آتشين ناگهان خاموش مي‌شود. در حقيقت نگين باارزش آنها گم شده است.

 چرا بعضي از عشق​ها تبديل به نفرت مي​شود؟

ازدواج نياز به استطاعت دارد. همان‌طور كه وقتي كسي به حج مي‌رود بايد استطاعت داشته باشد در ازدواج هم استطاعت لازم است. البته اين استطاعت فقط توان مالي نيست. استطاعت بايد در عقل، در مسئوليت‌پذيري، در تعهدپذيري و خيلي چيزهاي ديگر باشد. كسي كه استطاعت ندارد و مي‌خواهد همه چيز را موكول به آينده كند نبايد به خيال خودش عاشق شود و درگيري عاطفي ايجاد كند. هيچ فاجعه‌اي از اول فاجعه نبوده. شرايط و اشتباه‌ها به سوي فاجعه شدن هدايتش كرده است. وقتي يكي جا مي‌زند طرف دوم دو راه دارد؛ يا خودش را منهدم مي‌كند و دچار افسردگي مي‌شود يا دست به اقدامات خشونت‌بار مي‌زند و براي نابودي طرف مقابل تلاش مي‌كند. سد كه بشكند همه چيز را با خودش نابود مي‌كند.

آيا عشق مرد و زن تعدد مي​پذيرد؟

عشق ممنوع يعني واژه‌پردازي‌هاي بي‌خودي. يعني چيزي كه اصل عشق نيست. يك هوس زودگذر است كه تمام مي‌شود اما در مسير خودش زندگي افراد را نابود مي‌كند. عشق بايد منطق داشته باشد. اصلا عشق يعني احساسي از جنس خدا. چيزي كه از جنس شيطان باشد نمي‌شود نام عشق برآن گذاشت و بي‌شك هوس است. كسي كه دچار اين اشتياق غلط مي‌شود بايد پيش از آنكه گره روي گره بزند به مشاور مراجعه كند و راهنمايي بخواهد. يك نكته مهم ديگر اين است كه عشق در هيچ شرايطي تعدد نمي‌پذيرد. در يك دل امكان ندارد محبت دو نفر بگنجد. منظورم عشق ميان زن و مرد است. ممكن است هوس كني 01 نوع غذا را با هم بخوري ولي حتما بعدش دل‌درد مي‌گیري. لازمه عشق وفاداري است. نبايد اجازه بدهيم سريال‌هاي بي‌سر و ته ماهواره‌اي با رواج عشق‌هاي به اصطلاح ممنوع كانون خانواده‌ها را به خطر بيندازند. بیشتر از اينها كاملا هدفمند پيش مي‌روند. در خيلي از كشورها بعد از پخش هر فيلم تحليلگر اجتماعي مي‌آيد و درباره موضوع فيلم حرف مي‌زند. ما هم به چنين كارشناسي‌هايي نياز داريم.

 




تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:عشق , ازدواج , عشق از یاد رفته , هوس,
ارسال توسط reza

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 290 صفحه بعد